مَوضوع
(اصطلاح حدیث)
حدیث موضوع، حدیث ساخته و بربسته.
موضوعة.
رجوع به موضوعة شود.
جعلی.
ساختگی.
مصنوع.
مجعول.
برساخته.
بربسته.
حدیث مجعول وساختگی بی اصل را گویند.
در اصطلاح اهل حدیث، حدیثی را گویند که به دروغ به حضرت رسول (ص) نسبت داده شود. و آن را مختلف الموضوع نیز گویند. و روایت آن در صورتی که دروغ بودنش معلوم باشد حرام است و همچنین عمل بدان و سبب آن فراموشی یا افتراء و یا مانند آنهاست. و شناخته میشود به اقرار واضع یا قرینه ای در راوی و مروی عنه و در خلاصة الخلاصة است که فرقۀ کرامیه و مبتدعه به منظور ترغیب و ترهیب، وضع حدیث را جایز میدانند و آن مخالف وضع اجماع مسلمانان است. و آنچه از شرح النخبة و مقدمۀ شرح المشکوة برمیآید در اصطلاح آنان حدیث موضوع حدیثی را گویند که راوی آن مظنون به دروغگویی باشد و ثبوت دروغ و ساختگی بودن حدیث مورد نظر را لازم نمیدانند.
موضوع آن است که جمعی از اهل اهواء و بدع از برای ترغیب بر امری یا تنفیر از چیزی آن را وضع کرده باشند و این بدترین اقسام ضعیف است. و اگر کسی به وضع آن عالم بود روایت آن جایز نبود مگر بیان حال آن کند به خلاف بقیۀ اقسام که ایراد آن جهت ترغیب یا ترهیب جایز بود و علم به وضع یا به اقرار واضع معلوم شود یا به رکاکت لفظ و معنی آن یا به مخالفت معلومی که مقطوع باشد.
واضعان چند قسمند:
اول- کرامیه که برای ترغیب یا ترهیب جایز داشته اند.
دوم- زنادقه که ایشان چون خواستند چیزی چند که در دین جایز نبود زیاده کنند احادیث بسیار وضع کردند. چنانکه در حدیث «لا نبیّ بعدی»، «الّا اَن یشاء لله» افزودند.
سوم- جمعی که خواستند به واسطۀ آن به ملوک و سلاطین تقرّب جویند.
چهارم- گروهی که بنابر ضعف اعتقاد و عصبیّت و عناد چنانکه مراد ایشان بود مبالات ننمودند و وضع میکردند همچو مأمون بن احمد مروزی در گفتارش: یکون فی امتی رجل یقال له محم دبن ادریس. و امثال آن و این قسم بیشتر است.